پیرامون واژه
واژهٔ نماز واژهای فارسی است که ایرانیان برای واژهٔ «صلاة» عربی به کار بردند. این واژه به معنای خم شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام است.واژهٔ نماز نامواژهای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیمکردن است.
برخی حدس زدهاند که این واژه از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت گرفته شدهباشد که محتمل نیست.
محمد مسعود نوروزی معتقد است کلمه نماز از ریشه نماچ که در پارسی میانه (پهلوی زمان ساسانیان) است گرفته شده و فعل نماچ پورتن به معنای نماز بردن و تعظیم کردن به کار رفتهاست؛ و قبل از آن در ایران باستان از ریشه نم به معنای خم شدن و سر فرو آوردن مشتق شدهاست. در اوستا نماز به صورت نمنگه یا نمه به معنای دعا و درود آمدهاست.
نماز در دین اسلام 
نماز فرض پنج نوبت در شبانهروز (۱۷ رکعت) رو به قبلهٔ مسلمانان - کعبه در مکه - بصورت فردی (فرادا) یا گروهی (نماز جماعت) برگزار میشود.
در این عبادت در رکعتهای اول و دوم سورهٔ حمد و معمولاً آیه یا سورهٔ کوتاهی از قرآن ـ مثل سورهٔ توحید ـ و در رکعتهای بعدی تعدادی اذکار به زبان عربی خوانده میشود. جزئیات این عبادت در فرقههای مختلف اسلام با هم تفاوت دارد. نماز یک فرهنگ جهانی است. نماز در قرآن با واژه صلاه مشخص شدهاست که به همراه مشتقاتش ۹۹ بار در قرآن تکرار شدهاست.(منبع:مقدمهای بر فلسفه نماز، انتشارات بین المللی یادآوران، دکتر محمد مسعود نوروزی، ص۱۱۶). ریشه صلاه میتواند دارای سه معنی باشد:۱. از ریشه صل: شراب را از صافی می گذرانند و آن گاه مادهای روشن و شفاف به دست میآورند، شاید منظور نهایی از اقامه صلاه همین باشد که شراب روح، در اثر تصفیه، زلال و شفاف گردد و این تصفیه روزی چند بار تکرار شود.۲. از ریشه صلی: سوزانیدن و گرم کردن؛آدمی از آتش حضرت دوست گرم میشود و از درون شعله میکشد و درونش گرم و روشن میشود. ۳. از ریشه وصل: ایجاد اتصال و ارتباط میان خالق و مخلوق است.(منبع:مقدمهای بر فلسفه نماز، صص ۴۳-۴۶).
.: Weblog Themes By Pichak :.